در علم روانشناختی تستی تحت عنوان «افسردگی آموخته» توسط یک روانشناس روی موجود زنده (خرگوش) انجام شد. در این تست، برای مدتی خرگوش در معرض شوک قرار داده میشد. با واردکردن شوک های متعدد به دلیل اینکه در قفس بسته بود، امکان فرار برای این حیوان فراهم نبود.
بر اساس نتایج این تست، در جلسات یازدهم به بعد نیز باوجود اینکه در قفس باز بود اما خرگوش اقدام به فرار نمیکرد. نکته حائز اهمیت در این تست این بود که خرگوش به مرور زمان، احساس میکرد تلاشش هیچ نقشی در روند آزادشدنش ندارد. به عبارت دیگر عدم موفقیت خرگوش برای آزادشدن، پذیرفتن شکست بود که باعث میشد در نهایت دست به تلاش نزند.
نتیجه این تست در مورد افرادی که بعد از عدم موفقیت در یک زمینه یا یک فعالیت دست از تلاش میکشند نیز صدق میکند.
مثلا دانشآموزی که در کنکور موفق نشده و این مساله برایش به نوعی عدم موفقیت به شمار میرود و آن را شکست تلقی میکند، به این باور میرسد چون در این مرحله دچار شکست شده، در مراحل دیگر زندگی نیز موفق نخواهد بود چراکه با وجود درس خواندن در کنکور، قبول نشده از اینرو دلیلی برای تلاش مجدد نمیبیند. درحالی که نمیتوان مرز دقیقی بین شکست و موفقیت تعریف کرد.